Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جماران»
2024-05-09@06:59:02 GMT

نغمه‌ها بودی مرا تا هم‌زبانی داشتم

تاریخ انتشار: ۹ اردیبهشت ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۳۰۷۶۹۳

نغمه‌ها بودی مرا تا هم‌زبانی داشتم

محمدحسن (بیوک) معیری متخلص به «رهی معیری» فرزند محمدحسین‌ خان مویدخلوت و نوه دوستعلی‌ خان نظام‌الدوله در دهم اردیبهشت 1288 خورشیدی در تهران دیده به جهان گشود.
رهی که پیش از تولد، پدرش را از دست داد پس از اتمام تحصیلات ابتدایی و متوسطه وارد خدمت دولتی شد و در مشاغلی چند خدمت کرد.
از سال 1322 به ریاست کل انتشارات و تبلیغات وزارت پیشه و هنر که بعدها به «وزارت صنایع» تغییر نام داد، منصوب شد و پس از بازنشستگی در کتابخانه سلطنتی اشتغال یافت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او از اوان کودکی به شعر و موسیقی و نقاشی دلبستگی فراوان داشت و در این هنرها بهره‌ای بسزا یافت و در 17 سالگی نخستین رباعی خود را سرود.
چندی بعد در انجمن ادبی حکیم نظامی که به ریاست وحید دستگردی تشکیل می‌شد شرکت جست و از اعضای موثر و فعال آن بود و نیز در انجمن ادبی فرهنگستان از اعضای موسس و برجسته آن به‌شمار می‌رفت.
وی همچنین در انجمن موسیقی ایران عضویت داشت و اشعارش در بیشتر روزنامه‌ها و مجلات ادبی نشر یافت و آثار سیاسی، فکاهی و انتقادی او در روزنامه باباشمل و مجله تهران مصور چاپ می‌شد.
رهی در اشعار فکاهی و انتقادی از نام مستعار «زاغچه»، «شاه پریون»، «گوشه‌گیر» و «حق گو» استفاده می‌کرد. در سال‌های آخر عمر در برنامه گل‌های رنگارنگ رادیو، در انتخاب شعر با داوود پیرنیا همکاری داشت و تا پایان عمر این مسئولیت را به عهده داشت.
رهی در طول زندگی هنری خویش برای معرفی و اشاعه موسیقی و ادبیات ایران سفرهایی به خارج از ایران داشت که از جمله می توان به ترکیه، اتحاد جماهیر شوروی (روسیه)، ایتالیا، فرانسه و افغانستان اشاره کرد و آخرین سفرش در سال 1346 برای عمل جراحی به انگلستان بود.

**آثار رهی
مجموعه‌ای از اشعار رهی معیری با عنوان سایه عمر در سال 1345 به چاپ رسید. رهی بی‌تردید یکی از چند چهره ممتاز غزل‌سرای معاصر است. سخن او تحت تأثیر شاعرانی چون سعدی، حافظ، مولوی، صائب و گاه مسعود سعد سلمان و نظامی است؛ اما دلبستگی و توجه بیشتر او به زبان سعدی است. این عشق و شیفتگی به سعدی سخنش را از رنگ و بوی شیوه استاد برخوردار کرده‌ است و حتی گفته‌اند که همان سادگی، روانی و طراوت غزل‌های سعدی را از بیشتر غزل‌های او می‌توان دریافت.
گهگاه تخیلات دقیق و اندیشه‌های لطیف او شعر صائب و کلیم و حزین و دیگر شاعران شیوه اصفهانی را به یاد می‌آورد و در همان لحظه زبان شسته و یکدست او از شاعری به شیوه عراقی سخن می‌گوید.
از ترانه های معروف او می توان به «خزان عشق»، «دیدی که رسوا شد دلم»، «نوای نی»، «دارم شب و روز»، «شب جدایی»، «یار رمیده»، «یاد ایام» ، «بهار»، «کاروان» و «مرغ حق» اشاره کرد.
علی دشتی نویسنده نامدار، رهی را از شیفتگان سعدی دانسته و می گوید: پس از انتشار کتاب «نقشی از حافظ» با تمام احترام و ستایشی که به حافظ داشت به طور غیر مستقیم از من خواست که کتابی نیز درباره سعدی بنگارم که همین امر موجب شد تا دست به تالیف کتاب «در قلمرو سعدی» بزنم.
وی از رهی به عنوان چهارمین غزلسرای پیرو سعدی یاد کرده و می افزاید: پس از هلالی، فروغی بسطامی، معتمد الدوله نشاط ، رهی بسیار به شیخ اجل نزدیک شده با این تفاوت آشکار که تا حد زیاد و محسوسی، نازک خیالی غزلسرایان سبک هندی در سروده های او به چشم می خورد.
رهی معیری پس از یک دوره بیماری سرطان فک در 24 آبان ماه 1347در 59 سالگی بدرود حیات گفت و در آرامگاه ظهیرالدوله آرام گرفت.
فراهنگ**7330**1055/1654
انتهای پیام

منبع: جماران

کلیدواژه: موسسات مالی و اعتباری تحولات سوریه گفت و گوی ملی ارز دیجیتال ارزش های دهه 60 ادبیات اشتغال روسیه عمل جراحی موسیقی موسسات مالی و اعتباری تحولات سوریه گفت و گوی ملی ارز دیجیتال ارزش های دهه 60 امام خمینی س سید مصطفی خمینی سید احمد خمینی سید حسن خمینی انقلاب اسلامی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۳۰۷۶۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مزخرفاتی که می‌گویند چرا در دیوان حافظ نام ایران نیست، بها ندهید/ قسم‌تان می‌دهم هر روز برای کودک خود دو بیت از «بوستان» بخوانید

ماهرخ ابراهیم‌پور: مراسم نکوداشت دکتر اصغر دادبه، استاد بازنشسته‌ی دانشگاه علامه و حافظ‌شناس نامی دوشنبه ۱۷ اردیبهشت در خانه‌ی اندیشمندان و علوم انسانی برگزار شد.

اصغر دادبه در ۱۸ اسفند ۱۳۲۵ در شهر یزد در خانواده‌ای ادب‌پرور به دنیا آمد. او پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی به تهران آمد و بعد از دریافت دیپلم، در دانشگاه تهران در رشته‌ی الهیات مشغول به تحصیل شد. او کارشناسی ارشد و دکتری خود را هم در همین رشته ادامه داد. دادبه در زمان تحصیل از محضر استادان بنامی چون امیرحسن یزدگردی، مهدی حمیدی شیرازی، احمد مهدوی دامغانی و امیرحسین آریانپور بهره برد. او پس از پایان تحصیل در دانشگاه‌های تهران به تدریس پرداخت. از جمله تدریس فلسفه‌ی اسلامی و ادبیات عرفانی در دانشگاه علامه طباطبایی و مدیر گروه ادبیات دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، هم‌چنین مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی در دانشکده‌ی علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال.

تحصیل‌کردگان قادر نیستند اشعار فارسی را درست بخوانند!

اصغر دادبه طی سخنانی در مراسم نکوداشت خود گفت: امروز تحصیل‌کردگان ادبیات قادر نیستند به‌درستی اشعار فارسی را بخوانند و به‌درستی شعر بسرایند. در حالی که آن‌ها درس این رشته را در دانشگاه خوانده‌اند. متاسفانه در خانواده‌ها اصرار بر این است که همه‌ی بچه‌ها پزشک و مهندس شوند و آن‌ که از همه‌ی رشته‌ها رانده و مانده به ادبیات می‌آید که معلوم است از او چه هنری خواهد تراوید!

او افزود: همه‌ی این مهندسان و پزشکان هم به فرنگ می‌روند و آن موقع فرنگی به خودش می‌گوید ما که به اندازه‌ی کافی پزشک و مهندس از جهان سوم داریم که خدمت ما را می‌کنند پس خودمان مدیریت بخوانیم و آن‌ها را مدیریت کنیم. در حالی که من کوره‌دهات یزد و کاشان را به صد سفر فرنگ ترجیح می‌دهم و آن‌چه در فرهنگ و ادبیات این مرز و بوم است با هیچ چیز عوض نمی‌کنم. همان کوره‌دهاتی که حالا سعی می‌کنند همه‌ی شکل و شمایلش را فرنگی کنند و خانه‌ی بتنی بسازند و جالب این‌که وقتی بحرانی پیش می‌آید و ناگه زلزله درمی‌گیرد همان خانه‌ی بتونی فرو می‌ریزد و خانه‌ی گلی بر جای خودش می‌ماند!

این استاد برجسته‌ی ادبیات اظهار کرد: زمانی که در موسسه‌ی ایران‌شناسی از ورودی‌های دکتری مصاحبه می‌گرفتیم آن که از رشته‌ی دیگری آمده بود هم شعر می‌دانست هم نثر و هم... اما آن‌ که فارغ‌التحصیل ادبیات بود، دریغ که چند بیت شعر نمی‌توانست به‌درستی بخواند! این شیوه‌ی انتخاب رشته که همه‌ی گل‌درشت‌ها به رشته‌های ریاضی و تجربی بروند و وامانده‌ها به ادبیات روی بیاورند به گنجینه‌ی فرهنگ ما ضربه می‌زند. فکر نکنید همه چیز در تکنولوژی خلاصه می‌شود، چه تمدن‌هایی که فرو ریختند و اثری از آن‌ها نمانده است اما اگر ایرانی تا به امروز برجای مانده به لطف فردوسی، سعدی، حافظ و نظامی و... است.

اصغر دادبه گفت: اگر امروز در مقر سازمان ملل شعر سعدی می‌درخشد، فکر می‌کنید اگر مشابه آن را داشتند، جای‌گزین نمی‌کردند؟ این شعر بیانگر فرهنگ ایرانی است و یک ایران‌دوست باعث شد که این شعر تا سازمان ملل برود. حالا امروز ما هر روز از فرهنگ خود دور و دوتر می‌شویم. دانشجویان ما جز معدودی بوستان و گلستان سعدی را که شیرازه‌ی فرهنگ ما در آن‌ها نقش بسته است حتی ورق نمی‌زنند. در خانواده‌ها از آداب ایرانی خبری نیست.

او ادامه داد: شما را قسم می‌دهم که هر روز برای کودک خود دو بیت از ابیات بوستان بخوانید یا دو جمله از گلستان، به‌راحتی در حافظه‌شان جا می‌گیرد. می‌دانید من شیفته‌ی حافظم و همه‌ی عمر را در حافظ‌شناسی گذراندم، اگر حافظ نبود، سعدی بود، اما اگر سعدی نبود، حافظ هم نبود. حالا فهمیدید چرا در این صد سال این همه حمله به سعدی شد! با سعدی این ادبیات غنی در ذهن کودکان‌مان نهادینه می‌شود و در آینده این فرهنگ کلنگی نمی‌شود و در درون هر ایرانی زنده می‌ماند. من به خاطر دارم پدرم که تحصیلات آن‌چنانی نداشت، در هر حرفش یک ضرب‌المثل بود، همان ضرب‌المثل‌هایی که از آن به عنوان خرد ایرانی یاد می‌شود و امروز کمتر کسی ضرب‌المثل‌های اصیل ایرانی را به خاطر دارد.

این استاد بازنشسته‌ی ادبیات دانشگاه علامه عنوان کرد: امروز در بعضی از شبکه‌های تلویزیون افرادی شعر می‌خوانند که وقتی کلمه پس و پیش و وزن مختل می‌شود، خودشان متوجه نمی‌شوند. حال آن‌که مردم بی‌سواد قدیم اگر کلمه یک میلی‌متر جابه‌جا می‌شد، وزن را تشخیص می‌دادند. لذا آثار فرهنگی در یک کلام «علم آدمیت است و جوانمردی و ادب» مهم است که ما چنین گوهری را فراموش می‌کنیم.

اصغر دادبه در بخش پایان سخنانش با اشاره به دوست داشتن ایران گفت: در هیچ دوره‌ای هیچ‌یک از بزرگان ایران را از یاد نبردند؛ چنان‌که استاد محمد اسلامی ندوشن. مسئله‌ای که در تاریخ جریان داشت و نگرانی از فراموش شدن امری است که نیاکان ما همواره در تاریخ به آن توجه داشتند. لذا به مزخرفاتی که امروز می‌گویند چرا در دیوان حافظ نام ایران نیست، بها ندهید. چون اگر فردی کمی سواد داشته باشند می‌دانند که در دوره‌ی فردوسی و نظامی با واژه‌ی «ایران» به میهن مهر می‌ورزیدند، اما در دوره‌ی‌ بعد به دلیل تحولات سیاسی و اجتماعی چنان که حماسه‌ی بیرونی تبدیل به حماسه‌ی درونی شد، اشاره به ایران از طرق دیگر صورت گرفت؛ یعنی «زبان ملی»، «تاریخ» و «اساطیر و حکمت ملی ایران». من از این سه ضلع به عنوان ارکان هویت ملی یاد کرده‌ام.

او ادامه داد: حافظ لفظ ایران را به کار نبرده است، اما می‌سراید « کِی بود در زمانه وفا؟ جامِ مِی بیار/ تا من حکایتِ جم و کاووسِ کِی کنم» یا «که آگه است که کاوس و کی کجا رفتند/ که واقف است که چون رفت تختِ جم بر باد» پس این حس چه می‌شود؟! کل حکمتی که حافظ به کار گرفته، باعث شده که اشاره به میهن از طریق دو ضلع دیگر هویت ملی صورت گیرد.

۲۵۹۵۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1904192

دیگر خبرها

  • کشف محققان با کمک هوش مصنوعی: زبان نهنگ عنبر احتمالاً همانند انسان «الفبایی» است
  • مزخرفاتی که می‌گویند چرا در دیوان حافظ نام ایران نیست، بها ندهید/ قسم‌تان می‌دهم هر روز برای کودک خود دو بیت از «بوستان» بخوانید
  • امروز با سعدی: که حال غرقه در دریا نداند خفته بر ساحل
  • اینیستا پس از گل به یادماندی مقابل چلسی: نمی تونم بگم چه حسی داشتم، فقط دویدم و پیراهنم رو درآوردم / زیرنویس فارسی
  • «خدای جنگ» حسین دارابی مجوز ساخت گرفت
  • ساخت آموزشگاه ۶ کلاسه سعدی در بندرخمیر